راز آرامش درون چیست؟ – آشنایی با دنیای روان‌درمانی

 

 

طیف رویکردهای روان درمانی

 

روان درمانی شامل مجموعه ای گسترده از روش های درمانی است که هدف آنها یاری رساندن به افراد در مقابله با چالش های سلامت روان و بهبود سلامت کلی آنها می باشد. با توجه به تنوع رویکردهای موجود، تشخیص مناسب ترین روش برای هر شرایط می تواند کاری دشوار باشد. این مقاله به بررسی عمیق برخی از پرکاربردترین رویکردهای روان درمانی مورد استفاده در روانشناسی امروز می پردازد.

 

مقایسه روان درمانی و دارو درمانی

 

در درمان بسیاری از اختلالات روانی، هر دو روش روان درمانی و مصرف دارو گزینه های مؤثری به شمار می آیند. با این وجود، تفاوت های اساسی میان این دو رویکرد درمانی وجود دارد:

 

  • روان درمانی بر کار کردن از طریق مسائل روانی و عاطفی با صحبت کردن، پردازش احساسات و اجرای راهبردهای آموخته شده برای تفکر و رفتار تمرکز دارد. هدف آن رسیدن به ریشه مشکلات است.

 

  • دارو درمانی روانپزشکی شامل مصرف داروهای روانپزشکی است که به طور مستقیم بر شیمی مغز تأثیر میگذارند تا علائم را تسکین دهند. این روش بر مدیریت علائم به جای علل زمینه ای تمرکز دارد.

 

  • روان درمانی اغلب زمان و تلاش بیشتری می طلبد، در حالی که مصرف دارو می تواند تسکین سریع تر علائم حاد را فراهم کند.
  • روان درمانی مهارت های مقابله ای را آموزش می دهد، در حالی که مصرف دارو این کار را انجام نمی دهد. با این حال، برخی افراد در حین مصرف دارو بهتر می توانند در روان درمانی مشارکت کنند.
  • پژوهش ها نشان می دهد که ترکیب درمان روان درمانی و دارو درمانی برای اکثر بیماری های روانپزشکی موثرتر است.

 

در نهایت روش درمانی مناسب بستگی به علائم، ترجیحات و واکنش فرد به مداخلات مختلف دارد. مشورت با همزمان یک روان‌درمانگر و یک روانپزشک امکان سفارشی‌سازی درمان را فراهم می‌کند.

 

درمان وجودی

 

درمان وجودی با تمرکز بر تجربیات انسانی و دیدگاه ذهنی مراجع نسبت به جهان، به او در یافتن معنا و هدف زندگی یاری می‌رساند. مفاهیم کلیدی این رویکرد عبارتند از:

 

  • آزادی، مسئولیت‌پذیری و داشتن معنا در زندگی
  • اضطراب، مرگ و انزوا
  • زندگی اصیل و خودشکوفایی

 

از طریق بررسی دیدگاه مراجع درباره پرسش‌های وجودی، درمانگر به او در شناخت بهتر خویشتن و پیمودن مسیر چالش‌های زندگی یاری می‌رساند. این روش به ویژه برای درمان افسردگی، اضطراب، تروما و اختلال‌های شخصیت مؤثر است.

از جمله عناصر کلیدی این رویکرد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

  • کاوش معنا، هدف و مسئولیت‌پذیری در زندگی
  • پذیرش اضطراب به عنوان بخشی از شرایط انسانی
  • ارتباط صادقانه و اصیل میان مراجع و درمانگر

 

درمان وجودی با پرداختن به سؤالات اساسی زندگی، درک عمیق‌تری از خویشتن را برای مراجع به ارمغان می‌آورد.

 

 

روانکاوی

 

هدف روانکاوی که توسط زیگموند فروید ابداع شده است، تمایلات، انگیزه‌ها و تعارضات ناخودآگاه را آشکار می‌کند که باعث رفتار می‌شوند. تکنیک های کلیدی عبارتند از:

 

 انجمن آزاد

مشتریان آزادانه هر فکری را که به ذهنشان وارد می‌شود بدون سانسور کردن خود با دیگران در میان می‌گذارند. این اجازه می دهد تا احساسات ناخودآگاه ظاهر شوند.

 

 تحلیل رویا

رویاها نمایانگر افکار و خواسته های ناخودآگاه هستند، بنابراین تجزیه و تحلیل محتوای رویا می تواند بینش را ارائه دهد.

 

 تحلیل مقاومت و انتقال

مقاومت به ممانعت از آگاهی از افکار مزاحم اشاره دارد. انتقال شامل انتقال ناخودآگاه احساسات در مورد دیگران به درمانگر است. تجزیه و تحلیل این تمایلات می تواند مسائل عمیق تری را آشکار کند.

 

روانکاوی فرض می کند مشکلات موجود ریشه در تجربیات دوران کودکی دارند. با افشای مطالب ناخودآگاه، مراجع به خودآگاهی و رهایی از پریشانی روانی دست می یابد. منتقدان استدلال می کنند که روانکاوی بیش از حد طول می کشد و فاقد پشتوانه تجربی است. با این حال، عمیقاً بر روان درمانی تأثیر گذاشت.

 

بررسی روانکاوی و درمان یونگی

 

کارل یونگ با تأکید بر نقش ناخودآگاه و نمادها یا الگوهای جهانی تفکر، بر ایده‌های فروید توسعه داد. درمان یونگی به دنبال تعادل بین قطب‌های مخالف روان است که شامل موارد زیر است:

 

  • آگاهی و ناخودآگاه
  • ناخودآگاه شخصی و ناخودآگاه جمعی
  • درون‌گرایی و برون‌گرایی

 

تکنیک‌های کلیدی شامل موارد زیر است:

 

  • تحلیل رؤیا
  • تمرینات تخیل فعال
  • کار با نمادهای بنیادین
  • کمک به مراجعان برای انسجام بخشیدن به جنبه‌های متفاوت خویشتن و دستیابی به یکپارچگی

 

درمان یونگی کمتر به دوران کودکی می‌پردازد و بر دستیابی به هماهنگی و کمال در روان تمرکز دارد. این رویکرد به مراجعان در دسترسی به حکمت درون و دستیابی به پتانسیل کاملشان کمک می‌کند.

 

بررسی درمان آدلری

 

آلفرد آدلر معتقد بود تجربیات اولیه کودکی دیدگاه افراد نسبت به خود و نگرششان به دیگران را شکل می‌دهد. درمان آدلری بر موارد زیر تمرکز دارد:

 

  • درک احساس حقارت
  • افزایش عزت نفس
  • توسعه علاقه اجتماعی و احساس تعلق به جامعه

 

این رویکرد با آشکارسازی باورهای اشتباه اولیه در مورد خود و دنیا، به مراجعان در پذیرش دیدگاه‌ها و رفتارهای سازگارتری که منعکس‌کننده برابری اجتماعی است، کمک می‌کند. این نوع درمان نسبتاً کوتاه‌مدت و هدف‌محور محسوب می‌شود.

 

تکنیک‌های درمان آدلری شامل موارد زیر هستند:

  • شناسایی و چالش اهداف/باورهای اشتباه زندگی
  • تشویق مشارکت اجتماعی
  • استفاده از طنز و مداخلات پارادوکسیکال

 

این درمان به مراجعان در چالش باورهای نادرست و افزایش عزت نفس در بستر اجتماعی کمک می‌کند.

 

درمان متمرکز بر فرد

 

درمان متمرکز بر فرد که توسط کارل راجرز پایه‌گذاری شده، نقش درمانگر را در تسهیل خودکاوی و خودشکوفایی مراجع، بطور غیرمستقیم قرار می‌دهد.

 

اصول کلیدی این رویکرد عبارتند از:

 

  • هر فرد پتانسیل رشد و تغییر شخصیتی را دارد.
  • مفهوم خود تعیین‌کننده رفتار است.
  • در محیط‌های حمایتی، افراد به سمت تحقق بخشیدن به استعدادهای بالقوه خود حرکت می‌کنند.

 

در این رویکرد، درمانگر از طریق پذیرش بی‌قید و شرط، گوش دادن همدلانه و صداقت، رشد را تسهیل می‌کند. این درمان به دلیل فضای گرم و همدلانه‌اش که موجب ایجاد اعتماد می‌شود، برای درمان اضطراب، افسردگی، مشکلات شخصیتی و روابط مؤثر است.

 

بررسی درمان گشتالت

 

درمان گشتالت بر آگاهی از لحظه حال و مسئولیت‌پذیری شخصی تمرکز دارد. درمانگران مراجعان را تشویق می‌کنند تا به افکار، احساسات و رفتارهایی که در اینجا و اکنون رخ می‌دهد، توجه کنند تا اینکه گذشته را تحلیل نمایند. تکنیک‌های کلیدی عبارتند از:

 

  • کار با صندلی خالی – بیان تعارض درونی با جابه‌جایی میان دو صندلی
  • اغراق – تشدید افکار، احساسات یا رفتارها برای آشکارتر ساختن آنها
  • حضور در لحظه – مشاهده هر آنچه که اتفاق می‌افتد بدون قضاوت

 

درمان گشتالت با افزایش آگاهی و خارج کردن افراد از ذهنیت‌شان، منجربه دریافت‌هایی می‌شود که رشد را به همراه دارند. این درمان برای اضطراب، روابط و کمک به مراجعان جهت پذیرش مسئولیت زندگی‌شان مفید است.

 

 

بررسی رفتار درمانی

 

رفتار درمانی بر اساس اصول شرطی‌سازی، رفتارهای مطلوب را تقویت کرده و رفتارهای نامطلوب را حذف می‌کند. تکنیک‌های آن شامل موارد زیر است:

 

  • حساسیت‌زدایی منظم – قرار دادن تدریجی مراجع در معرض محرکی که از آن وحشت دارد تا هراس‌ها را غلبه کند.
  • الگوبرداری – مشاهده افرادی که با موفقیت رفتارهای چالش‌برانگیز را انجام می‌دهند
  • مدیریت وابستگی – ارائه پاداش برای پیشرفت

 

درمان شناختی-رفتاری با هدف قرار دادن افکار غیرمنطقی یا ناسازگار مرتبط با رفتارهای ناخوشایند، رفتار درمانی سنتی را گسترش داده است. پژوهش‌ها اثربخشی تکنیک‌های رفتاری و شناختی-رفتاری را در درمان وسواس، اضطراب، اعتیاد و مشکلات خشم تأیید کرده‌اند.

 

 

درمان شناختی

 

درمان شناختی یکی از رویکردهای مهم روان‌درمانی است که بر شناسایی و تغییر الگوهای تفکر ناکارآمد و غیرمنطقی متمرکز است. این الگوهای تفکر نادرست باعث بروز ناراحتی‌های هیجانی و رفتارهای ناسازگار در افراد می‌شوند.

 

تکنیک‌های رایج مورد استفاده در درمان شناختی:

 

  • سؤال سقراطی: طرح سری سوالات منطقی به منظور آشکارسازی تفکرات نادرست
  • بازسازی شناختی: راهنمایی مراجع برای چالش با الگوهای تفکر غیرمنطقی خود
  • آزمایش‌های رفتاری: آزمودن پیش‌بینی‌های منفی برای رد باورهای غیرمنطقی

 

با استفاده از این تکنیک‌ها، درمان شناختی به طور مؤثر اختلالاتی چون افسردگی، اضطراب، مشکلات خوردن و سوءمصرف مواد ناشی از تفکر معیوب و همچنین مشکلات رابطه‌ای را درمان می‌کند.

 

طرحواره درمانی

 

درمان طرحواره ترکیبی از عناصر درمان شناختی، نظریه دلبستگی و روانکاوی است. طرح‌واره‌ها الگوها یا طرح‌های کلی‌ای هستند که شامل افکار، خاطرات، هیجانات و احساسات بدنی می‌شوند و از کودکی آغاز شده و در طول زندگی تکرار می‌شوند.

 

طرحواره ه‌های ناکارآمد واکنش‌های فرد را در برابر رویدادهای روزانه هدایت می‌کنند. درمان طرح‌واره‌ای این طرح‌واره‌های ریشه‌دار را با استفاده از تکنیک‌های زیر شناسایی و به چالش می‌کشد:

 

  • تکنیک‌های بازسازی شناختی و تجربی
  • تصویرسازی و گفتگوها
  • مواجهه همدلانه
  • محدودیت‌گذاری

 

این کار به مراجعان کمک می‌کند تا طرحواره ‌ها و مهارت‌های مقابله‌ای سالم‌تری را توسعه دهند. تحقیقات نشان می‌دهد درمان طرح‌واره‌ای برای درمان اختلال‌های شخصیت و افسردگی مزمن مؤثر است.

 

 

واقعیت درمانی

 

واقعیت درمانی یکی از رویکردهای منحصر به فرد روان‌درمانی است که توسط ویلیام گلاسر توسعه یافته و بر انتخاب‌های اکنون و مسئولیت‌پذیری شخصی برای تغییر تأکید دارد.

 

درمانگران این رویکرد:

 

  • به مراجعان کمک می‌کنند تا رفتارها و انتخاب‌های فعلی‌شان را ارزیابی کنند.
  • مراجعان را تشویق می‌کنند تا نیازهای بنیادین انسانی مانند بقا، عشق، قدرت، آزادی و شادی را از طریق انتخاب‌های مثبت برآورده سازند.
  • به مراجعان در تدوین اهداف کوچک و قابل دستیابی کمک می‌کنند.
  • علی‌رغم مقابله با رفتارهای بی‌مسئولیت، پذیرش بی‌قید و شرط ارائه می‌دهند.
  • نظریه انتخاب یا اینکه همه رفتارها برای برآوردن نیازها انتخاب می‌شوند را به مراجع آموزش می‌دهند.

 

این درمان بر توانمندسازی مراجعان برای کنترل زندگی‌شان و برآوردن نیازها از طریق انتخاب‌های مسئولانه تأکید دارد. پژوهش‌ها نشان می‌دهند این درمان در بهبود انگیزه، کاهش بازگشت‌داری در مراکز اصلاح و تربیت، و درمان مشکلات سوءمصرف مواد، اختلالات رفتاری و روابط بین‌فردی مؤثر است. تمرکز بر تغییر رفتاری واقع‌بینانه از نقاط قوت این درمان است. از محدودیت‌های آن می‌توان به سادگی بیش از حد و عدم توجه به تأثیر تجربیات گذشته اشاره کرد. در مجموع، درمان واقعیت الگوی آموزشی منحصربفردی با تأکید بر عاملیت شخصی ارائه می‌دهد.

 

 

درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT)

 

درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، تمرینات ذهن آگاهی را با تکنیک های درمان شناختی ترکیب می کند. مدیتیشن ذهن آگاهی به مراجعان کمک می کند تا افکار و احساسات خود را بدون قضاوت تشخیص دهند و بپذیرند. سپس اصول شناخت درمانی به مراجعان کمک می کند تا افکار خود را به شیوه ای سازگارانه تر ارزیابی و به آنها پاسخ دهند.

 

هدف MBCT پیشگیری از عود اختلال افسردگی عمده است. مراجعان یاد می گیرند که افکار و احساسات منفی را بدون واکنش های مخرب به آنها مشاهده کنند. این کار از بروز حلقه های نزولی خلق افسرده جلوگیری می کند. تحقیقات تایید می کنند که MBCT احتمال بازگشت افسردگی را کاهش می دهد.

 

درمان تحلیلی-شناختی (CAT)

 

درمان تحلیلی-شناختی (CAT) مفاهیمی از درمان شناختی، روانکاوی و روان‌شناسی بودایی را ترکیب می‌کند. این رویکرد بر این متمرکز است که چگونه تجربیات کودکی اولیه الگوهای ناکارآمدی را در ارتباط با خود و دیگران شکل می‌دهند.

 

اهداف CAT عبارتند از:

 

  • بررسی ریشه‌های رویه‌ها یا الگوهای مشکل‌سا
  • توسعه روش‌های سازگارانه‌تر تفکر و ارتباط
  • ارائه الگوی سالم جدیدی برای زندگی

 

CAT معمولاً در قالب دوره‌ای کوتاه مدت و شدید طی ۱۶ تا ۲۴ جلسه اجرا می‌شود. درمانگران به صورت فعال با مراجعان همکاری می‌کنند تا مشکلات و راه حل‌ها را شناسایی کنند. مطالعات نشان می‌دهند CAT باعث بهبود عملکرد بین‌فردی و تسکین انواع اختلالات روانی می‌شود.

 

 

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)

 

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) به مراجعان می‌آموزد که چگونه با انعطاف‌پذیری روان‌شناختی، افکار و احساسات آزاردهنده را به شیوه‌ای ارزش‌محور مدیریت کنند. اصول کلیدی این رویکرد عبارتند از:

 

  • پذیرش درد به جای مبارزه با آن
  • تمرکز بر لحظه حال
  • روشن سازی ارزش‌های شخصی
  • متعهد شدن به اقدامات مبتنی بر ارزش‌ها

 

ACT از طریق ذهن‌آگاهی، پذیرش و آموزش مهارت‌ها به مراجعان کمک می‌کند تا بدون توجه به موانع درونی، اقداماتی مبتنی بر ارزش‌های خود انجام دهند. تحقیقات نشان می‌دهد ACT در درمان افسردگی، اضطراب، اعتیاد، استرس پس از سانحه و درد مزمن موثر است.

 

درمان متمرکز بر شفقت (CFT)

 

درمان متمرکز بر شفقت (CFT) یکی از رویکردهای نوین روان‌درمانی است که به افراد با سطح بالای خودانتقادی و شرم کمک می‌کند تا شفقت نسبت به خود را افزایش دهند. این رویکرد تکنیک‌هایی از درمان شناختی، روان‌شناسی تکاملی و تمرینات ذهن‌آگاهی را در هم می‌آمیزد تا:

 

  • درک کند که خودانتقادی از کجا نشأت می‌گیرد و بخشی از سیستم تهدید-محافظت تکامل‌یافته انسان است.
  • مهارت‌هایی برای آرام‌سازی خود، پرورش شفقت درونی و شجاعت را توسعه دهد.
  • از خودانتقادی به سمت خودپذیری حرکت کند.

 

پژوهش‌ها نشان می‌دهند CFT موجب کاهش افسردگی، اضطراب و خودانتقادی در افراد می‌شود. مراجعان با پرورش شفقت نسبت به خود و دیگران، سلامت روان و بهزیستی خود را ارتقا می‌بخشند.

 

درمان اختلالات روان‌تنی

 

اختلالات روان‌تنی شامل عوامل روان‌شناختی هستند که منجر به علائم جسمانی مانند مشکلات قلبی-عروقی، تنفسی، گوارشی یا عصبی می‌شوند. روان‌درمانی می‌تواند به مراجعان کمک کند تا استرس‌ها و الگوهای تفکری را که بر این واکنش‌های بدنی تأثیر می‌گذارند، مدیریت نمایند.

 

درمان شناختی-رفتاری به مراجعان مهارت‌هایی می‌دهد تا با افکار خودکار منفی مقابله کرده و اضطراب را کاهش دهند. تمرینات ذهن‌آگاهی و مدیتیشن نیز واکنش‌پذیری به استرس را پایین می‌آورند. افزایش آگاهی و بیان هیجانی از طریق مشاوره می‌تواند از سرکوبی که علائم را تشدید می‌کند، جلوگیری نماید.

 

در درمان چندرشته‌ای که شامل روان‌درمانی، مدیریت دارو درمانی و تغییر سبک زندگی است، ایده‌آل‌ترین رویکرد برای درمان مؤثر اختلالات روان‌تنی محسوب می‌شود.

 

درمان پویشی

 

درمان پویشی از نظریه روانکاوی الهام گرفته شده‌است و بر این متمرکز است که فرایندها و تعارضات ناخودآگاه چگونه منجر به اختلال می‌شوند. همچین درمان پویشی کوتاه‌مدت به مراجعان کمک می‌کند تا به درکی نمادین از معانی رفتارها، افکار و احساسات ناسازگار دست یابند.

 

تکنیک‌های استاندارد درمان پویشی شامل:

 

  • تحلیل رؤیا
  • تداعی آزاد
  • بحث درباره تجربیات گذشته
  • بررسی مقاومت‌های هیجانی و انتقال

 

رابطه گرم و همدلانه به آشکارسازی محتوای ناخودآگاه کمک می‌کند تا مراجع بتواند تعارضات درونی را حل کند، خودآگاهی پیدا کند و الگوهای تثبیت‌شده روابط را تغییر دهد. تحقیقات تأیید می‌کنند درمان پویشی به طور مؤثری اختلالات خلقی، اضطرابی، شخصیتی و مشکلات بین‌فردی را درمان می‌کند.

 

بهترین رویکرد روان درمانی

با توجه به در دسترس بودن انواع مختلف روان‌درمانی، یافتن رویکردی که با ارزش‌ها، ترجیحات و نیازهای شما سازگار باشد، اهمیت زیادی دارد. روان‌درمانی زمانی بهترین نتیجه را می‌دهد که به مدل درمانی اطمینان داشته باشید و پیوندی قوی با درمانگرتان برقرار کنید. از پرسیدن سؤالات، بحث دربارهٔ گزینه‌های مختلف و کاوش انواع روش‌های درمانی در مسیر بهبود سلامت روان و بهزیستی‌تان نترسید.

 

سؤالات متداول درباره رویکردهای روان‌درمانی

 

 رایج ترین رویکرد روان‌درمانی کدام است؟

درمان شناختی-رفتاری بیشترین حمایت تجربی را برای درمان انواعی از اختلالات از جمله افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلالات خوردن و استرس پس از سانحه دارد. سایر درمان‌هایی که از حمایت قوی پژوهش‌های کارایی برخوردارند عبارتند از: درمان بین‌فردی، درمان رفتاری-دیالکتیکی و بازپردازش حرکات چشم و حساسیت‌زدایی.

 

چگونه بین رویکردهای مختلف روان‌درمانی انتخاب کنم؟

علائم و تشخیص خاص خود را در نظر بگیرید و به ترجیحات شخصی‌تان توجه کنید. در مورد گزینه‌ها با درمانگران بالقوه مشورت نمایید. رویکردی را انتخاب کنید که امیدوار باشید به شما کمک خواهد کرد و درمانگری را که با او ارتباط خوبی برقرار می‌کنید. درمان‌های مختلف ممکن است برای مشکلات خاص ارائه‌شده مرتبط‌تر باشند.

 

در اولین جلسه روان‌درمانی باید چه انتظاری داشته باشم؟

اولین جلسه معمولاً شامل ارزیابی سابقه و مشکلات فعلی شماست. احتمالاً درمانگر روش درمانی خود را توضیح می‌دهد. می‌توانید سؤالاتی بپرسید تا مشخص شود آیا این روش برای شما مناسب است یا خیر. احساس راحتی در باز کردن درون و اعتماد به درمانگر معمولاً نیاز به زمان دارد تا شکل بگیرد.

 

چند بار در هفته و به مدت چقدر باید در جلسات روان‌درمانی شرکت کنم؟

فراوانی و مدت جلسات متفاوت است. بسیاری از درمان‌ها شامل جلسات ۵۰ دقیقه‌ای هفتگی به مدت چندین ماه حداقل است. درمان کوتاه‌مدت ممکن است حدود ۱۲ جلسه باشد، در حالی که روان‌کاوی به مدت سالیان طول می‌کشد. اجازه دهید درمانگر بر اساس وضعیت و پاسخ شما تعیین کند چه تعداد جلساتی از نظر بالینی توصیه می‌شود.

 

نتیجه‌گیری درباره کارایی روان‌درمانی

 

تا زمانی که پیچیدگی‌های آگاهی انسان وجود دارد، روان‌درمانی به تکامل چارچوب‌ها، ابزارها و مهارت‌هایی که به ما در دستیابی به پتانسیل ذاتی‌مان کمک می‌کنند، ادامه خواهد داد. با کاوش شجاعانه درون خود به همراه راهنمایی درمانگر مورد اعتماد، می‌توانیم ریشه‌های دیرینه رنج را درمان کنیم و به ماهیت واقعی خود بازگردیم. امیدواریم که مسیر جمعی ما به سوی خودآگاهی و حکمت همدلانه ادامه یابد.

اگر به دنبال خدمات درمانی هستید؟ با ما در تماس باشید: مشاوره آنلاین

منابع:

Leichsenring, F., & Steinert, C. (2017). Is cognitive behavioral therapy the gold standard for psychotherapy? The need for plurality in treatment and research. JAMA psychiatry, 74(6), 541-542.

Shedler, J. (2010). The efficacy of psychodynamic psychotherapy. American psychologist, 65(2), 98.usual: A meta-analysis of CBT versus TAU for anxiety and depression. Journal of affective disorders, 175, 152-167.

Kahl, K. G., Winter, L., & Schweiger, U. (2012). The third wave of cognitive behavioural therapies: what is new and what is effective? Current opinion in psychiatry, 25(6), 522-528.

Abbass, A. A., Rabung, S., Leichsenring, F., Refseth, J. S., & Midgley, N. (2013). Psychodynamic psychotherapy for children and adolescents: a meta-analysis of short-term psychodynamic models. Journal of the American Academy of Child & Adolescent Psychiatry, 52(8), 863-875.

Leichsenring, F., Abbass, A., Hilsenroth, M. J., Leweke, F., Luyten, P., Keefe, J. R., … & Steinert, C. (2017). Biases in research: risk factors for non-replicability in psychotherapy and pharmacotherapy research. Psychological medicine, 47(6), 1000-1011.

Leichsenring, F., Luyten, P., Hilsenroth, M. J., Abbass, A., Barber, J. P., Keefe, J. R., … & Steinert, C. (2015). Psychodynamic therapy meets evidence-based medicine: a systematic review using updated criteria. The Lancet Psychiatry, 2(7), 648-660.

Shedler, J., & Westen, D. (2007). The Shedler–Westen Assessment Procedure (SWAP): Making personality diagnosis clinically meaningful. Journal of personality assessment, 89(1), 41-55

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × دو =

صفحه اصلی
حساب کاربری
0
جستجو